آیا دختران زودتر از پسران به بلوغ عقلی میرسند؟
رهروان ولایت ـ سوال اصلی این بحث این است که آیا بلوغ عقلی دختران
زودتر از پسران است؟ یعنی در شرایط عادی یک دختر 20 ساله بیشتر از
یک پسر 20 ساله میفهمد و درک میکند؟عدهای بر این باورند که دختران
علاوه بر اینکه از لحاظ جسمی و جنسی زودتر از پسران به بلوغ میرسند،
از لحاظ عقلی و روانی هم رشد بیشتری داشته و زودتر کامل میشوند.
شاید یکی از علتهایی که بعضی از مشاوران تاکید بر بزرگتر بودن پسر
نسبت به دختر در امر ازدواج دارند همین مسئله باشد. اما عدهای زودتر
بودن بلوغ شناختی یا همان عقلی در دختر را انکار کرده و میگویند در این
مسئله جنسیت دخیل نیست و علت اینکه میگویند پسر باید بزرگتر از
دختر باشد موارد دیگری است.
این مسئله را در دو جا میشود پی گرفت: یکی در مباحث روانشناسی
رشد که تجربی است و دیگری در متون دینی و بررسی احکام فقهی
متکی به بلوغ و رشد که وحیانی است.
آنچه در روانشناسی رشد مطرح شده اختلاف فیزیولوژیک دختر و پسر را
تایید میکند اما در مورد اینکه رشد روانی و عقلی دختر بیشتر از پسر
است، شاهد یقینی ندارد؛ هر چند حدسهایی در این باره زده شده است.
البته این به معنای انکار تفاوت دختر و پسر در کسب مهارتهای مختلف
نیست؛ چون دختر به خاطر طبیعتش بعضی مهارتها را زودتر از پسر یاد
میگیرد. چنانچه پسر هم در بعضی از زمینههای مثل مواردی که نیاز به
قدرت و زور بیشتر دارد موفق تر عمل میکند. اما به طور کلی تفاوت
شناختی ندارند.[1]
در متون دینی آنچه که بیشتر از همه بین دختر و پسر نوجوان اختلاف
گذاشته است، سن تکلیف آنها است؛ به طوری که دختر در 9 سالگی و
پسر در 15 سالگی مکلف میشود. چیزی که در پشت پرده این حکم به
وجود اختلاف شناختی بین دختر و پسر دامن میزند و موجب شده عدهای
بر این عقیده شوند، این است که میگویند اگر درک و فهم دختر بیشتر از
پسر نبود، نباید خداوند او را زودتر مکلف میکرد. پس چون او بیشتر از
پسر میفهمد، لذا تکلیف او به امور شرعی تکلیف به ما لایطاق یعنی
تکلیف به بیش از توان او نیست.
اما مسئله به اینجا ختم نمیشود؛ چون در مقابل این مسئله قرائنی وجود
دارد که حاکی از یکسان بودن دختر و پسر در زمینه شناختی است که به
چند مورد آن اشاره میکنیم:
1- در بحث تصرفات مالی و اقرار و امثال آن، علاوه بر بلوغ جنسی به
مسئله دیگری به نام رسیدن به حد رشد هم اشاره شده است. در این باره
بین دختر و پسر تفاوتی گذاشته نشده است. این مسئله نشان دهنده
تفاوتی است که دین بین بلوغ و رشد گذاشته است. به عبارتی میتوان
اینگونه نتیجه گرفت که سن بلوغ ملازم با سن رشد شناختی نیست بلکه
رشد شناختی ملاکی فراتر از این داشته تا فرد متصف به سفیه بودن یا
همان کم خردی نشود. ممکن است گفته شود پس اگر دختر در 9 سالگی
به رشد شناختی نرسیده است چرا مکلف شده است؟ علامه طباطبایی در
این باره میگوید: رشد شرطى است که عقل اشتراط آن را در این گونه
امور(امور مالی و اقرار و امثال آن) واجب و لازم مى داند، و اما در امثال
عبادات، بر همه روشن است که هیچ حاجتى به رشد نیست، و همچنین
است در امثال حدود و دیات، چون تشخیص و درک این معنا که زنا بد است
و مرتکب آن محکوم به حدود مى باشد، و نیز زدن و کشتن مردم زشت و
مرتکب آن محکوم به احکام دیات است احتیاجى به رشد ندارد و هر
انسانى قبل از رسیدن به حد رشد نیز نیروى این تشخیص را دارد و درکش
نسبت به این معانى قبل از رسیدن به رشد و بعد از آن تفاوت نمى کند.[2]
بله قطعا مکلف شدن دختر در 9 سالگی و پسر در 15 سالگی فلسفه
خودش را دارد که باید مورد بررسی قرار بگیرد.
2- در روایاتی که به مراحل تربیتی کودک پرداخته شده فرقی بین دختر و
پسر نگذاشتهاند که این میتواند نشان دهنده یکسانی دختر و پسر در
درک و فهم باشد. مثلا امام صادق (علیه السلام) میفرمایند:
«هنگامی كه كودك به سه سالگی رسید، «لا اله الاّ الله« را به او بیاموزید
و او را رها كنید (همین مقدار كافی است) ! وقتی هفت ماه دیگر گذشت،
«محمد رسول اللّه صلی الله علیه وآله« را به او آموزش دهید و سپس او
را رها كنید تا چهار ساله شود. آن گاه «صلوات» فرستادن را به او بیاموزید.
در پنج سالگی به او سَمت راست و چپ را آموزش دهید و قبله را نشان او
داده، بگویید سجده كند. آن گاه او را تا شش سالگی واگذارید؛ فقط پیش
روی او نماز بخوانید و ركوع و سجود را یادش دهید تا هفت سالش هم
تمام شود. وقتی هفت سالگی را پشت سر گذاشت، وضو ساختن را به او
تعلیم دهید و به او بگویید كه نماز بخواند تا هنگامی كه نه ساله شد، وضو
و نماز را به نیكی فرا آموخته باشد. و هنگامی كه آن دو را به خوبی یاد
گرفت، خداوند پدر و مادر او را به خاطر این آموزشها خواهد آمرزید.»[3]
بنابراین با این شواهد نمیتوان به تفاوت شناختی دختر و پسر حکم کرد.
با این حال آنچه در این نوشتار گفته شده است در حد یک فرضیه است و
برای تثبیت آن نیاز به بررسی بیشتر و دقیق تری دارد که مجال آن در این
نوشتار نیست. بعلاوه بحث در مورد فلسفه اینکه دختر از پسر زودتر مکلّف
میشود میتواند در نتیجه این بحث مؤثر باشد که آن هم نیاز به بررسی
جداگانه دارد.
پینوشت:
[1] برگرفته از کتاب روانشناسی رشد1
[2] ترجمه المیزان، ج 4، ص 275 و 276.
[3] وسائل الشیعة، ج 15، ص 193
نظرات شما عزیزان: